دلِ بیچاره یِ من احمق است

سَرم فریاد بکش

دلم را بکشن

بی محلی کن

اصلـاً بزن مرا بکش

ولی دلِ بیچاره یِ من که این چیزها سَرش نمی شود . . .

احمق است !

دوستت دارد

در هر شرایطی میخواهدت

حتّی وقتی میداند که سهمِ دیگری خواهی شُد


فاطمه جلالی


۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
فاطمه جلالی

بعضی حرف ها را باید خورد

بعضی حرفـــ ها هستند

قبل از زدن

باید خورد !

حرفـــ هایی که فقط باید در وجودِ خودت فریاد بزنی

و

در قلبت فرو بریزی

جایِ آن حرفـــ ها همانجاست . . .

در قلبت


فاطمه جلالی


۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
فاطمه جلالی

تا پاییز چیزی نمانده

ساعتها را عقب بُردند

قدم هایِ مهــر برایِ فتحِ شهریــور تندتر شُد . . .

تا پاییز چیزی نمانده !

فقط یکــ قدم دیگر


فاطمه جلالی


۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱
فاطمه جلالی

شمال و جنوبِ نقشه یِ ما

من در شُمال 

تو در جنوب

آخ که چه میشُد کسی نقشه را از وسط تا کند !


فاطمه جلالی


۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱
فاطمه جلالی

من بیهوده سوختم

خــــودم

با احساساتِ خودم لگد زدم به تمامِ روحم !

بیهوده سوختم . . .

این خـــود را شکست میدهم


فاطمه جلالی


۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
فاطمه جلالی

پاییزِ بدونِ تو

باز هم پاییز

باز هم صدایِ خِش خِش برگــ ها . . .

بویِ ماهِ مهــر

امّا ،

بدونِ تو


فاطمه جلالی


۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱
فاطمه جلالی
تمامی حقوق این سایت متعلق به فاطمه جلالی می باشد | طراح قالب